١٦تير ٩٨يعني حدود سه روز پيش دادگاه داشتم شکایت کیفری من از اون عوضی حتی کارشناس رسمی دادگستری هم تایید کرد که امضا برای من هست ولی خط برای کس دیگه و حتی این دو تقدم و تاخر دارن. با حسام رفتم دادگاه اون عوضی هم با وکیلش اومد. ازش متنفرم میگفت وقتی مریض شد دکترش بهش گفت که اون عوضی حق داره بچه دار بشه و اگه تو نتونی بچه دار بشی اون میتونه بدون اجازت زن بگیره بعدشم منم ترسیدمو رفتم مهرمو گذاشتم اجرا. عجب حرومزاده ای هست یعنی اون عوضی اینقدر این اراجیفو برای خودش و دیگران تکرار کرده باورش شده من مریض شدم جدا شدیم. ی هاشو یادش رفته حرکتاشو یادش رفته. خدایا من به خودت واگذار کردم خودت بینمون قضاوت کن. بعدشم سر دو سه مورد قاضی رو ناراحت کرد (وکیل چه ،برگه رو جلوی منشی دادگاه انداخت ) و قاضی هم انگار خوب شناختتش بهش گفت فکر کردی با اون یقه پیرهن ی میتونی منو گول بزنی سه سال زندان برات بریدم میفهمی خدایا واگذار خودت کردم همه چیرووووخودت کمکم کن. راستی جواب مرحله اول ارشد هم اومد مجازم برای دانشگاه آزاد خدایا خیرشو جلوی پام بذارررر. مممنون
,اون ,عوضی ,هم ,سه ,خودت ,اون عوضی ,یادش رفته ,بهش گفت ,بچه دار ,،برگه رو
درباره این سایت